سه شنبه 94/11/13 کارگاه آموزشی با موضوع لذت های واقعی و لذت های کاذب به دبیری سرکار خانم بری و آموزشگری آقای همدانی برگزار گردید.
لذت بردن در تعریف علمی به معنی محرکی در بدن انسان است که منجر به ترشح دوپامین شده و در نهایت روندشادی را در بدن ایجاد می کند .حال چه این دوپامین به صورت مصنوعی و یا به صورت طبیعی در بدن ایجاد شود ،در نهایت بدن تجربه ای را خواهد نمود که به آن احساس لذت بردن نام می دهند. اما هدف، تعریف لذت بردن نیست زیرا که تعریف هر چیزی می تواند در علوم مختلف متفاوت باشد اما آن چیزی که خیلی مهم است و می خواهیم در مورد آن در اینجا بحث کنیم ،این است که :
چگونه ما می توانیم لذت ببریم ؟
از چه چیزهایی لذت می بریم ؟
چرا باید لذت ببریم؟
آیا لذت بردن پدیده ای شرعی است ؟
آیا لذت بردن در قومها و یا در عرضهای جغرافیایی متفاوت و یا در کشورهای متفاوت و.... یکسان بوده است ؟
بنابر این تعریف، هر آنچیزی که باعث ترشح هورمون شود باعث شادی می شود . بنابراین به راحتی ثابت شد که لذت بردن برای هر فردی می تواند نسبی باشد . به این معنی که هر چیزی که باعث ایجاد شادی در یک نفر می شود لزوماً نمی تواند محرکی برای ایجاد شادی در افراد دیگر باشد .بنابراین ثابت می شود که "شاد بودن " ماننند بسیاری از پارامترها ، پدیده ای کاملا نسبی است .همانند زیبایی ،احساس خوشبختی و... . چرا که تمام این موارد تاثیراتی بر ساختار مغز انسانها دارد و این تحریک مغزی حتی می تواند به صورت مصنوعی در آزمایشگاه به وسیله ی الکترودها ی برقی نیز ایجاد شود .
اما سوالی که اینجا به وجود می آید این است که چه عواملی در ایجاد لذت در افراد موثر هستند ؟
البته جواب این سوال بسیار گسترده است . و به بسیاری از پارامترها بستگی دارد .اولین پارامتر لذت بردن از طریق آموزش در دوران کودکی است . به این معنی که مردم عموما از آن چیزهایی لذت می برند و احساس شعف می کنند که اقوام آنها که در آن مکان زندگی می کرده اند ،از آنها لذت می برده اند . بنابراین نقش اکتسابی لذت از طریق اقوام و به خصوص والدین و خواهران و برادران فرد بسیار مهم و کلیدی است .
لذت لازمه ی زندگی است... لذت های کاذب ناپایدار و لذت های واقعی پایدار اند... افرادی که هدفشان فقط لذت بردن است به بیراهه کشیده می شوند...
لذت واقعی را از کارهای مفید می توان برد... لذت کارهای شیطانی آنی است...
نوجوانان به دلایل مختلفی اقدام به مصرف این مواد میکنند، بعضیها فقط کنجکاوند و شنیدهاند که داروها احساس خوبی یه آنها میدهد و یا حداقل احساس متفاوتی در آنها ایجاد میکند. گروهی دیگر از نوجوانان مصرف دارو و مواد مخدر را به علت همراهی کردن با دوستان و همرنگ جماعت آنان شدن و یا به علت قدرت و تاثیر فشاری که از جانب دوستان و همسالان آنان وارد می شوند، تجربه می کنند.
گروهی از نوجوانان استفاده از دارو و الکل را به عنوان راهی مهییج برای ابراز استقلال در برابر والدین، به کار می گیرند، به ویژه در مواردی که والدین استفاده از این مواد را به شدت منع کرده باشند. برخی از نوجوانان داروها را به صورت یک گذرگاه عبور نگاه می کنند، یعنی مواد مخدر را چیزی می دانند که در راه رسیدن به بلوغ و بزرگسالی باید تجربه شود. در اغلب موارد نوجوانان تلاش میکنند احساس خوبی را برای خود خلق کنند و به نادرست و با تصوراینکه از مشکلات روحی خیلی جدی و واقعی فرار کنند، دست به این اقدام ناشایست می زنند. بعضی از نوجوانان هرگز درک نمیکنند که تغییر خلق حاصل از داروها، تنها یک فرار و احساس لذت کاذب است. نوجوانان باید بدانند که داروها نه می توانند مشکلات آنها را حل کنند و نه قادرند که روابط آنان را با دیگران بهتر کنند، وقتی استفاده از داروها تجربه میشود، نهایتا کنترل اوضاع از دست می رود و مجبور به ادامه مصرف میشوند. نوجوانانی که به دام مواد مخدر گرفتار شدهاند، هر چه سریعتر وضعیت را تشخیص دهند، نتایج درمانی موفقیت آمیزتر خواهد بود.
هیچ لذتی بالاتر از خدمت به همنوع نیــــــست!